رهگیری و شکار حیوانات وحشی

از غرايز انساني براي حفظ حيات در طبيعت استفاده كنيد.
غريزه انساني با كمك تجربيات به انسان در جهت حفظ بقا كمك ميكند. از جمله اين غرايز، قدرت و توانايي در شناخت محيط اطراف است. براي شناخت محيط و حيوانات موجود در منطقهاي كه هستيد بايد عادتهاي هر گونه آنها مطالعه شود اين عادات شامل نكات زير است:
جاي كه ميخوابند، آنچه كه ميخورند و يا محلي كه براي نوشيدن آب به آنجا ميروند و اين كه ميدانند در چه محلي ميشود بهتر شكار كرد و حيوانات ديگر را آسانتر به دام انداخت (شكارگاه). اكثراً حيوانات جوانتر لاغرتر هستند ولي در فصل زمستان و حيوانات مسنتر معمولاً چربي و وزن بيشتري دارند.

ردپاها و علامتها و نشانهها
اگر شما بتوانيد علامتهاي زيركانهاي را كه حيوانات از خود به جا ميگذارند تشخيص دهيد، ميفهميد كه براي شكار و به دام انداختن آنها بايد از چه روشي استفاده كنيد.
معمولاً فقط پستانداران قوي و بزرگ جثه جرات دارند كه در طول روز بيرون از پناهگاه خود به دنبال غذا باشند. بيشتر پستانداران كوچك در هنگام شب فعاليت خود را شروع ميكنند و به دنبال غذا ميگردند. اثراتي را كه حيوانات در محل غذا خوردن، آب خوردن و پناهگاه خود روي زمين مرطوب و يا برفي يا شنهاي نمدار ميگذارند بسيار واضح است. بدين منظور، صبح زود ردپاها را روي سطح زمين كنترل كنيد. اگر دانههاي شبنم و يا تار عنكبوت بر هم خورده باشد و شاخههاي كوچك در امتداد رد در ميان بوتهها شكسته شده باشند معمولاً ميتوان اندازه حيواني را كه از آن محل عبور كرده است تشخيص داد. اگر شاخههاي لگد مال شده خم نشده باشند و بوتهها هنوز سبز و نرم باشند نشانه آن است كه ردپا تازه است و جانور به تازگي از آن قسمت عبور كرده و از خود ردي به جا گذاشته است.

علائم به جا مانده از غذاخوردن حيوان
جويده شدن پوست درختان و باقيمانده غذا از جانوري كه به عنوان غذا شكار شده نوع جانوري را كه از آن تغذيه كرده مشخص ميكند.
در صورتي كه حيوان شكار كرده باشد نوع حيوان خورده شده و اندازه و مقداري كه از آن خورده شده نشانههايي براي شناختن حيوان شكارگر است. باقيمانده گوشت شكار به مرور زمان سخت و بدبو ميشود گوشتي كه تازه خورده شده هنوز نرم است و بوي آن به مشام ميرسد. مگسها جذب باقيمانده گوشت كنار گذاشته شده ميشوند. تكههاي شكار باقيمانده نشان دهنده حيواني است كه از آن تغذيه كرده و در آخر هم پرندگان و معمولاً (لاشخورها) با تجمع به تعداد زياد به دور تكههاي باقيمانده حلقه شده و به آن حمله ميكنند و قسمتهاي غيرقابل هضم آن را ميبلعند.

علائم كنده شدن زمين
بعضي از حيوانات روي زمين به جستجوي حشرات ميپردازند و برآمدگيهاي روي زمين را به هم ريخته و ميگردند و زمين را ميكنند و در گل و لاي ميغلطند كه معمولاً اين علائم نشانه وجود گرازهاست.

صداها و بوها
به صداها توجه و بوها را استشمام كنيد. در آب و هواي سرد نفس حيوانات بزرگ مانند ابري غليظ از دور ديده ميشود.

پيدا كردن محل لانه
لانه بعضي حيوانات را ميتوان به آساني پيدا كرد و مخفيگاه عدهاي را ممكن است از روي رد ادرار و مدفوعشان پيدا كرد. در مورد تشخيص پستانداران، رد پاهاي نشان داده شده در عكس ممكن است ارزش محاسبه نداشته باشند. بسياري از ردها تيپيك خانواده پستاندارانند كه بر حسب نوع گونه متفاوتاند. رد پايي كه در عكس نشان داده شده شماره 1 نشاندهنده دست جلو و شماره 2 دست عقب است.

گروه راسوها
گروه سمور - قاقم، راسو و راسوهاي بدبو همه مرموزند و دندانهاي تيز خطرناك دارند.
دام گذاري : از تلههاي
spring با ميله آميخته به طعمه و تله افتان (تلهاي كه داراي وزنهاي است كه بر سر جانور ميافتد) براي به دام انداختن اين جانوران ميتوان استفاده كرد. طعمه به كار برده شده در اين تلهها لاشه و يا تخم پرندگان است.
رد پاها : رد پاهاي اين جانوران به جز در زمينهاي نرم نامعلوم است. داراي 5 انگشت و ناخن تيز با فاصله مناسب هستند. قسمت اصلي كف مودار است. معمولاً هنگام راه رفتن علامت پنجههاي جلو و عقب روي هم ميافتند.

سگهاي وحشي
انواع روباهها در نواحي بياباني تا قطب شمال يافت ميشوند اما گرگها تنها در قسمت بيابانهاي شمالي حيات وحش ديده ميشوند. گروه سگسانان ميتوانند خطرناك باشند و حواس پنجگانه قوي اين جانوران را بسيار محتاط كرده است. براي استفاده از گوشت آنها غدههاي اطراف مقعد را بايد قبل از پختن جدا كرده و گوشت آن را كاملاً بجوشانيد. براي به تله انداختن روباه بايستي سعي كنيد كه طعمه مورد نظر را به پيچ طنابگير متصل كرده و آن را شل كنيد و روي سوراخ تله قرار دهيد و بوي انسان را در آن ناحيه به حداقل برسانيد.
رد پاها و نشانهها : اين گروه از حيوانات روي انگشتها و پنجه پا راه ميروند. شكل بالا علامتهاي بجا مانده را نشان ميدهد. 4 كف پا با چنگالهاي تيز و يك كف پاي اصلي بزرگ در عقب دارند. قسمت بيروني كف پا كوتاهتر از قسمت داخلي است و شامل پوست و استخوان ميشود. روباه روي زمين نرم كمينگاه خود را به صورت گودالي حفر ميكند. بوي روباه زننده است و مدفوع آنها دراز و در آن بقاياي پر و استخوان و حشرات ديده ميشود.

گربههاي وحشي
اين گربهها در تمام قارهها به جز استراليا و قطب جنوب ديده ميشوند. به طور كلي مرموز و شبها فعالاند. از كشتن گربههاي وحشي بزرگ به خصوص بدون داشتن همراه خودداري كنيد. گوشت گربههاي كوچه شبيه خرگوش است و بايد كاملاً آنها را جوشانيد.
دام گذاري : تلههاي
spring براي به دام انداختن آنها قوي هستند و بايد از طعمههايي مثل لاشه، خون يا گوشت استفاده كرد. عكسالعمل گربهها سريع است و ممكن است در اثر جست و خيز زيادي از تله به بيرون سر بخورند.
رد پاها و نشانهها : گربهها روي پنجه راه ميروند و به هنگام راه رفتن پنجههاي خود را منقبض و جمع ميكنند (به جز يوزپلنگ) ادرار آنها بوي تند قوي دارد. مدفوع دراز است و اغلب آن را پنهان ميكنند.

سگهاي آبي دريايي
ردي كه اين جانوران از خودشان روي خاك به جا ميگذارند اثر شكم در قسمت مركزي است. (مطابق شكل) علامت فلش جهت حركت جانور را نشان ميدهد.

خفاشها
خفاشها در همه جا به جز آب و هواي خيلي سرد ديده ميشوند و در هنگام شب فعالاند. خفاشهاي گوشتخوار خواب زمستاني دارند. نوعي خفاشهاي چاق هستند كه ميوهخوار و خوش خوراكاند. بالها و پاهاي خود را به طرف خارج باز ميكنند. پوست و احشاي شكمي آنها شبيه خرگوش است. خفاشهاي خونآشام ميتوانند بيماري هاري را انتقال بدهند. در منطقهاي كه اين حيوان است هنگام خواب بايد خوب خود را بپوشانيد. در هنگام روز كه خواب هستند بايد با وارد كردن ضربه به محل نشيمنگاه، آنها را به دام انداخت. پيدا كردن اجتماعات آنها آسان است و اغلب در غارها ديده ميشوند.

ميمونها و گوريلها
ميمونها و گوريلها در نواحي گرمسيري بين دو مدار شمال و جنوب استوا وجود دارند و معمولاً در گروههاي خانوادگي بزرگي زندگي ميكنند و اغلب در بين درختها به سر ميبرند حتي ميمونهاي كوچك هم ميتوانند گازهاي بدي بگيرند. باهوشند و به دام انداختن آنها مشكل و گوشت آنها قابل خوردن است.
دام گذاري : براي به دام انداختن آنها از تلههاي نيزهدار يا تلههاي سوراخدار با طعمه مورد نظر كه اكثراً اين طعمه ميتواند ميوه يا شي رنگارنگ باشد، استفاده ميكنند. عده كمي با زحمت زياد خودشان را پنهان ميكنند. پر سر و صدا و شلوغ هستند.

گوسفند و بز وحشي
گوسفندها و بزهاي وحشي در گلههاي كوچك دور از استرس حيوانات درنده به سر ميبرند. بزهاي وحشي نسبت به گوسفندها بهتر راه ميروند و به محلهاي سختتر و صخرهاي فرار ميكنند و دسترسي به آنها مشكلتر است.
براي گرفتن آنها از تلههاي اسپرينگ استفاده ميشود. نواحي صخرهاي كه راه تنگ ميشود و انسدادهاي طبيعي كوهستان براي به دام انداختن آنها ايدهآل است. پاها و سم جدا از هم دارند كه در قسمت جلو باريك است.
در عكس علامت سمت چپ متعلق به جاي پاي گوسفند خانگي اهلي (چپ) و سمت راست جاي پاي بز كوهي است (راست). مدفوعشان گلولهاي شكل و مثل گوسفند خانگي است.

گاوهاي وحشي
گله گاوها در علفزارهاي نزديك آب زندگي ميكنند. گاوهاي كوهاندار و گله گاوهاي وحشي در شمال آمريكا، آفريقا و جنوب آسيا ديده ميشوند. گاوهاي نرمسن مخصوصاً خطرناك هستند.
دام گذاري : براي به دام انداختن آنها از تلههاي قوي و تلههاي اسپرينگ و تلههاي مرگ استفاده ميشود.
رد پاها و نشانهها : رد پاي آنها سنگين و 2 سم مجزا دارد كه به سمت رأس باريك ميشود و در عقب پيازي شكل (بولب) است. مدفوع شبيه گاو است و ميتوان از آن به عنوان يك سوخت عالي استفاده كرد.

گوزنها و آنتيلوپها
گوزنها در كشورهايي كه جنگلهاي خوب دارند به جز استراليا ديده ميشوند كه شمال موس و گوزنهاي باريك منطقه گرمسيري هستند. آنتيلوپ و آهو به طور مساوي پراكندگي وسيعي دارند. اين جانوران خجالتي، اغفالكننده با حس بويايي و شنوايي عالي ميباشند و بيشتر به هنگام طلوع و در هواي گرگ و ميش فعاليت ميكنند و به جز آنهايي كه در نواحي باير به سر ميبرند هرگز دور از آب زندگي نميكنند. گوشت آنها را به خوبي ميتوان دود داد. چرم و شاخ گوزن مصارف متنوعي دارد و از آن استفاده ميشود. اين حيوانات از شاخ به عنوان سلاح استفاده ميكنند و با آن دشمن خود را مغبون ساخته و زخمي ميكنند.
رد پاها و نشانهها : سم، شكافدار و از دو مستطيل تشكيل شده، علامت پاهاي گوزن شمالي گرد ميشود. هنگام راه رفتن علامت پاي جلويي و عقبي روي هم ميافتند و هنگامي كه ميدوند جاي پاها از هم فاصله ميگيرند. براي رديابي آنها به دنبال نهالهايي كه سرشان كنده شده و يا درختهايي كه پوستشان در اثر گاز گرفتگي ساييده شده باشيد. همچنين به محلهايي كه در اثر تماس شاخها ساييدگي پيدا ميكنند نگاه كنيد كه نشانه عبور حيوان است.
دام گذاري : معمولاً از تلههاي اسپرينگ نيزهدار و تلههاي افتان مخصوص حيوانات بزرگتر و از لاشه به عنوان طعمه استفاده ميشود.

خوكهاي وحشي (گراز)
بعضي گرازها (خوكهاي وحشي) موهاي ضخيم دارند. ظاهر آنها شبيه خوك است. پوزه و دندان دراز از مشخصات بارز اين جانداران است.
به دام انداختن آنها مشكل است و هنگام راه رفتن صداي خرخر دارند. گوشت آنها را بايد خوب جوشاند. با دندانهاي بلندي كه دارند ميتوانند انسان را به سختي مجروح كنند و اغلب جراحت وارده نزديك به سرخرگ راني است كه بايد خيلي مراقب بود و خطر مرگ دارد.
از تلههاي اسپرينگ قوي و تله افتان براي به دام انداختن آنها استفاده ميشود.
علامت سم شبيه جاي پاي گوزن است. توجه كنيد در زمينهاي به هم ريخته و جايي كه علامت غوطه خوردن حيوان در گل و لاي و زدن پوزه به زمين به چشم ميخورد معمولاً نشانه وجود گراز در آن ناحيه است.

خرگوشها و خرگوش صحرايي
خرگوشها تقريباً در همه جا ديده ميشوند و گرفتن آنها آسان است. همراه با هم و به تعداد در سوراخهاي زيرزميني زندگي ميكنند و دوندههاي خوبي هستند. خرگوشهاي صحرايي در سوراخهاي زيرزميني زندگي نميكنند.
كف پاهاي كركدار آنها روي زمين نرم اثر كمي به جا ميگذارد. به وضوح پاي عقبي بلند و پاي جلويي كوتاه است. پاي جلويي خرگوشهاي صحرايي 5 انگشت و پنجه دارد كه انگشت داخلي كوتاه است و به ندرت اثر به جاي ميگذارد پاي عقبي باريكتر و 4 پنجه دارد. اندازه مدفوع كوچك و گرد و سفت است. اگر دقت كنيد روي پوست درختي كه جويدهايد نشانه دو دندان تيز پيشين آنها را ميبينند.
مصرف تنهاي گوشت خرگوش براي زنده ماندن كافي نيست و حجم و تعداد خرگوشهاي خورده شده اهميتي ندارد زيرا بدن به مواد معدني و ويتامينهايي كه گوشت خرگوش فاقد آن است نياز دارد بنابراين رژيم خود را با اضافه كردن سبزيجات و ميوهجات كامل كنيد.

جوندگان كوچك
موشها و گرازهاي كشور گينه در آفريقا و خوكهاي هندي و اعضاي ديگر خانواده موشها را با تلههاي قفسي ميتوان به دام انداخت. اكثر گونهها در اندازههاي كوچك براي تلههاي كار گذاشته شده مناسب هستند. تشخيص رد پاهاي انواع متفاوت اين نوع جانوران آسان نيست. موشها بيماريزا هستند و در صورت اجبار براي استفاده از گوشت آنها بايد كاملاً پخته شوند.

سنجابها و سگهاي چمنزار
در طبيعت جهان در همه جا به جز استراليا و قطبها يافت ميشوند. در نواحي سرد به خواب زمستاني ميروند. هوشيار و چابك و معمولاً روز و شب فعالاند. مراقب دندانهاي تيزشان باشيد زيرا در دفاع از خود بسيار وحشي ميباشند. براي زندگي در زمين لانههاي زيرزميني ايجاد ميكنند. گوشت اكثر آنها براي خوردن خوب است.
دام گذاري : به تلههاي كوچك بهاري كه ميلههاي آن طعمه داشته باشد حمله ميكنند. دو نيم شدن ميوه يا يك تخممرغ نشانهاي از يك حمله است. براي موش خرماهاي درختي تلههاي حلقهاي كه روي ميلهاي قرار دارند روي تنه درخت كار گذاشته ميشود.
رد پاها و نشانهها : رد پاها مطابق شكل است و پوست درختان جويده شده و ميوه كاج در زير يك درخت يا يك آشيانه نامرتب ساخته شده از شاخههاي كوچك نشانهاي از وجود اين حيوانات است.


كانگورو
باو آلبي (كانگوروي كوچك بومي استراليا) و ردههاي ديگر كانگوروها تنها در استراليا وجود دارند. انواع بزرگتر ميتوانند با پاهاي عقبي ضربات محكمي وارد كنند و اكثراً به هنگام شب فعال هستند. اين حيوانات زيبا و جذاباند ولي گرفتن آنها مشكل است.
دام گذاري : از تلههاي افتان و تلههاي بهاري براي به دام انداختن آنها استفاده ميشود. جاي پاي آنها به رد پاهاي يك خرگوش غول پيكر شباهت دارد.
خوانندگان عزيز مطالب بالا برگرفته از كتاب جان وايزمن و براي شرايط و موقعيتهايي است كه انسان براي زنده ماندن هيچ راهي به جز استفاده از گوشت حيوانات در دسترس ندارد. مسلم است كه گوشت اكثر حيوانات نامبرده شده از نظر مأكول و خوردنش معمول نيست